از تاریخپه بذر های تراریخته کشاورزی و تا سموم و آفت کش های انسان کش!!!
سلام در این پست همه چیز در مورد بذرهای هیبرید و مشکلات و پتانسیل ها آنها برایتان خواهیم گفت و در مقابل آنها را بذرهای اصلاح شده تراژنی که دارای ژنهای خاص اضافه شده بدرون گیاه برای اهداف خاص هستند میپردازیم
محصولات دست کاری شده در علم ژنیتیک مرسوم به تراژنی (GMO) :
محصولات تراریخته در حقیقت محصولات که از لحاظ ژنتیکی دستکاری شده اند و ژن جدید و مطلوبی یا غیر مطلوب را از سایر ارگانیسم ها دریافت کرده اند بطور طبیعی همراه با تقسیم و زایش طبیعی سلول و ژنوم خود آنژن اضافه شده را نیز را تقسیم میکند . این محصولات می توانند طیف وسیعی از مواد غذایی از انواع میوه ها و سبزیحات تا گوشت ها، حبوبات، غلات، لبنیات و ... را شامل شوند از جمله اولین تجربه مفید آن مثلا به تولید پنی سلین است که باکتری شاهد ما که این عامل را در ژنوتیپ خود دارد در جریانات تقسیم و تکثیر ذاتی خود این ژن را تکثیر میکند و یکی از بهترین و راحتترین روش تکثیر بحساب می آید ولی این انسان ها موارد نامطلوب را هم د راین ضمینه بهره میبرند !!!
در 38 کشور دنیا کشت محصولات تراریخته را ممنوع کردند چرا که اگر آن را کشت کنند باید تحقیقات ویژه سلامت را نیز انجام دهند و این برای آنها بسیار هزینهآور و زمانبر خواهد بود اما این کشورها تنها واردات محصولات تراریخته ای را انجام میدهند که تحت برچسبگذاری و قوانین ویژه ای دارا باشد .
بیشترین سرمایه گذاری های مربوط به این بخش مربوط به کشورهایی چند ملیتی است که با توجه به دانش یک کشور و ضمینه های تولید کشوری دیگر در حال خصوصی سازی و انحصار طلبی به عنوان کسب یک کالای تجاری خود را مطرح میکند.شرکتی چون مونسانتو به تنهایی چیزی حدود 23 % بذر دنیا را تامین میکند.
البته این شرکت ها در پی بوجود آوردن رانت های انحصاری صنعت بذر هستند .شرکت مونسانتو با توجه با دانش علمی خود یکی از بزرگترین شرکت های بزرگ علف کش و بذر های ترا ریخته است .این شرکت که ابتدا یک شرکت تولید کنده مواد شیمیایی بود و با ترکیب شیمیایی {عامل نارنجی } مطرح گشت و این عامل را در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار داد ، این شرکت در اواخر دهه 80 به دولت امریکا در ساخت بمب های اتمی کمک شایانی میکرد و شاید با دیدن فیلم ترمیناتور یا نابودگر شاهد تاثیر بذرهای نابوگر در عراق میشوید بذرهای نابودگر، بذرهایی هستند که با استفاده از «فناوری محدودیت استفاده ژنتیکی» تولید شدهاند و محصول روئیده از آنها، دیگر بذری تولید نمیکند و بنابراین قابل کشت مجدد نیست.و این موضوع در بسیاری از شرکت ها برای انحصار تداوم دارد مثل بذر درخت کاج مطبق و یا واردات همیشگی بچه ماهی قزل آلا....
این موضوع حتی در محصولات پر کشت مثل گندم نیزدر ایران که از واریت های قدیمی در این ضمینه بهره میبرد ویا مثلا در مورد ذرت در سی سال گذشته رقم سینگل کراس 704 پوشش داده که یکی از دیر رسترین و پر مصرفترین ارقام حال حاضر میباشد. این رقم را یک شرکت صربستانی به ایران آورد و این رقم از مرقوبترین ارقام روز دنیاست و در نسل هیبرید ها 5نسل عقب است و برای جبران این نسل تا نسل 7 که نسل بروز دنیاست چیزی حدود 40 سال زمان لازم است .و این ارقام با توجه به تغییر اقلیم آب هوایی و آفات دیگر رقمی کهنه برای بازار مصرف داخلی است و این یک بحران بزرگ برای محصول استراتژیک تولیدی ایران است .جالب است که تمامی روغنهای مصرفی ما در ایران از همین بذور است که با نامهای مخلف برای جلب مشتری استفاده میکنند مثلا نام روغن کانولا که همان نام دیگر روغن کلزای وارداتی و ترا ریخته مقاوم به آفات خودمان است که کشاورز ما بدلیل مقاوم بودن رقم آن در برابر آفات از آن استفاده میکند
مافیای مونتسانو دانشمندان مخالف تراریخته را ترور شخصیت میکند آنها را فناوری هراس و ضد علم معرفی می کند و متاسفانه توسعه دهندگان داخلی تراریخته در کشور هم همین حرف ها را نه تنها در رابطه با مخالفان تراریخته بلکه در باره ما که منتقد هستیم نه مخالف هم می زنند ،فناوری هراس و بی سواد و حتی صهیونیست و .... واقعا باور کردنی نیست ما که مدافع امنیت سلامت ملی و نگران و منابع و ذخایر ملی هستیم ، ولی آنها با دور زدن قانون و بدون کسب مجوز ها و با استفاده از رانت قدرت و ثروت این بذرها را وارد مزارع کشور می کنند حتما قهرمانان ملی هستند و انتظار تقدیر دارند و از آنطرف حتما ما متهم هستیم و مستحق مجازات؟
تکنینک دیگر این شرکت ها * استفاده از دانههای سازگار با علفکش "راند آپ" برای افزایش فروش همین علفکش که فقط تاثیر این علف کس بر روی بذر های خود شرکت است که کارایی دارد و موجب خسارت از بین بردن خود محصول نشده و فقط علف های هرز را از بین میبرد .
مطالعات دانشگاه کرنل نشان داده است که علف کش رانداپ (گلایفوسیت) در 20 سال اخیر سبب از بین رفتن علفهای میزبان پروانه های بومی امریکا شده، و جمعیت این پروانه ها را تا 10 درصد کاهش داده، و آنها را در معرض انقراض قرار داده است. بنابراین لطمات محصولات دستکاری شده ژنتیکی بر روی سلامت افراد و محیط زیست یک بحث کاملاً جدی است.
شرکتی که با یک سرچ نامش در اینترنت جز بد نامی و رسوایی های که بر ضد فعالیت های انسان دوستی محیط زیستی سابقه درخشان دیگری ندارد.
خوب است بدانیم که :
عامل نارنجینوعی سم قوی است که ارتش آمریکا در جنگ ویتنام از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۱ برای از بین بردن جنگلهای پناهگاه ویتکنگ به کار برد. این ماده علاوه بر از بین بردن جنگلهای انبوه استوایی بر مردم ویتنام نیز آثار مرگبار فراوانی به جا گذاشت که در نسلهای بعدی مردم مناطق سمپاشی شده دیده میشود.
برآوردها نشان میدهد بر اثر این سمپاشیها، ۴۰۰ هزار نفر کشته یا ناقصالعضو شدند و در سالهای بعدی تاکنون ۵۰۰ هزار کودک با اختلالات مادرزادی زاده شدهاند.در میان سالهای یادشده، ارتش آمریکا نزدیک به ۷۵٬۷۰۰٬۰۰۰ لیتر علفکش شیمیایی و برگزدا بر روی جنگلهای ویتنام، شرق لائوس و بخشهایی از کامبوج فروریخت تا با نابودی این جنگلها از پناه گرفتن ویتکنگها در آن که از آن نقاط به نیروهای آمریکایی حمله میکردند جلوگیری کند.
هدفهای دیگر برگزدایی این بود تا مناطق روستایی این بخش از ویتنام را تضعیف کند تا روستاییان که پشتیبانهای اصلی چریکهای چپگرای ویتنام بهشمار میآمدند از منطقه گریخته و به شهرهای زیر کنترل ایالات متحده مهاجرت کنند و چریکها با مشکل تغذیه و تدارکات روبهرو شوند.
آمریکا را نباید مدل توسعه تراریخته بگیریم که یک کشور کاپیتالیستی است و حتی برای مردم خودش ارزش قایل نیست آنها فقط به دنبال سود هستند و سرمایهداری برای جان مردم آمریکا هم ارزش قایل نیستند، چه برسد برای ما مسلمانها و به خصوص ایران که قصد نابودی ان را دارند و دشمن ما هستند
در شهریور 95 شرکت بایر آلمان یکی از بزگترین خرید های قرن این کشور را به مبلغ 66 میلیارد دلار انجام و شرکت خریداری کرد.شرکت بایر و مونساتو هر دو در ضمینه محصولات ترا ریخته تمرکز ویژه دارند
پیش از این شرکت سوئیسی سینجنتا تولید کننده بذر به مونساتو واگذار شد که رییس سینجنتا گفته بود بازار مونساتو اشباع شده و نیاز به خرید شرکت های مخترع دیگر برای کنترل بازار را داراست.
خریدی که برای خروج شرکت از بد نامی های ذکر شده بالا و برای بهبود وضعیت شرکت مونسانو رخ داده اتفاق افتاد.و اما یک تغییر اسم گویا صورت مسله کلی را برای محصولات زیان بار ترا ریخته پاک میکند
اما سؤالی که افکار عمومی از این افراد معلومالحال دارد این است که اگر این محصولات پیشرفت کشاورزی به حساب میآیند، چرا کشورهایی مثل سوئیس (که شرکت پیشرو سینجنتا را دارد) آلمان (که بایر را دارد و چند وقت پیش مونسانتو را خرید) یا صهیونیسم جهانی (که مالک شرکت مونسانتو ) هستند از کشت بذرهای شرکتهای خود در کشورهای خودشان ممانعت به عمل میآورند؟
معمولاً شرکتهای صهیونیستی نظیر مونسانتو یا شرکت بایر که تا پیش از این در حوزه تولید مواد شیمیایی و سم و نیز تولید بمب های شیمیایی فعالیت داشته و اکنون آفت کش نیز تولید می کند به صورت گسترده در زمینه تولید محصولات تراریخته فعالیت میکنند. مشخص است هدفهای آنها اگر انسانی بود در فجایه تولیدات شیمیایی دخالت نداشتند
جالب آنکه این علف کش ها در ایران نیز فروش زیادی دارند علاوه بر ان شرکت خدمات کشاورزی نیز بذرهای این شرکت لابی صهیونیستی که هدفی جز کسب منفعت ندارد راوارد و توجی به اثرات زیانبار ژنتیکی آنهابرای مردم کشورمان ندارند.مثلا بارها ترخیص محصولات این شرکت توسط شرکت خدمات حمایتی جهاد کشاورزی در البرز صورت گرفته است !!
باید در زمینه ورود محصولات تراریخته و استفاده آن ارزیابی مخاطرات بهطور جد انجام گیرد و این ارزیابی نیز بنابر شرایط اقلیمی باشد؛ در حال حاضر برخی دوستان به ارزیابیهای مونسانتو رجوع میکنند در حالی که باید ارزیابیها بر مبنای شرایط کشور ما باشد. نه شرکتی که کمبنای عملی آن در دنیا بد نامی و فجایه انسانی است !!!
این تکنولوژی ها در کشورهای صاحب قدرت در امور کشاورزی رخ میدهد کشوهای صاحب نامی چون هلند امریکا برترین تولید کنندگان بذر -پیاز و حتی در ضمینه کودهای شیمایی کامل با تکنولوژی های high tchnologyدر انحصار کشورهای چون آلمان - اسپانیا -آمریکا وهلند برای برخی ترکیبات با نسبت خاص در دنیا هستند.
سویا، ذرت و سیب زمینی پنبه وبرنج مصرفی در کشور ما اغلب تراریخته است و موجب رشد بیماریهای اوتیسم، آلزایمر و دیابت پس از آزادشدن ژنهای تراریختهها در متابولیسم بدن میشود.جالب است بدانید که شیر بلالی های بفروش رسیده در بازار صرفا مبنای خوراک دام بوده و گریدهای خوراک حیوانی بوده و مضرات آن برای انسان مسلم است .
قبلا معاون پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست بیان داشته بود که "کشور ما از سالهای گذشته واردکننده ذرت از آرژانتین بوده است"، عنوان کرد: واردات ذرت از سال 82 انجام میشود اما تحقیقات بر روی آن از سالهای بعد انجام گرفته است؛ سال 85 در پژوهشکده بیوتکنولوژی تشخیص دادند که ذرت آرژانتینی تراریخته است. و این یعنی ما در یک نسل مصرف بی اطلاع و البته بی اطلاع مردم عام نه وارد کنندگانی که حتی بوی از انسانیت ندارند سرنوشت سلامتی نسل را بر عهده دارند و نه مسولانی که فقط ناظر واردات این چنین محصولاتی هست !!! و با همین ذرتهای مکزیکی که مردم ما مصرف میکنند، ذرتهای تراریخته آرژانتینی است که متأسفانه از سالهای بسیار دور قدرت تشخیص این مهم را داشتیم اما انجام نگرفت.!!! یا البته بهتر بگوییم که نخواستند !!! که هم بفهمیم چه بخورد ما میدهند !!
وقتی ذرت تراریختهای تولید میشود که از آن روغن حاصل میشود این محصول غذایی صددرصد تراریخته به حساب میآیداما وقتی از روغن در سس یا سایر محصولات استفاده میشود باید حد و اندازه و برچسبگذاری در آن معین شود و میزان تراریختگی معین شود.که نمیشود !!!!
برای مثال ذرت تراریخته تولید شده توسط شرکت مونسانتو حاوی ماده ژنتیکی باکتری Bt است که کرم اروپایی ذرت را از طریق ایجاد حفره در دیواره روده آن از بین میبرد. این بدان معناست که هر سلول ذرت تراریخته حاوی DNA باکتری است. با اینکه کمپانی های بیوتکنولوژی ادعا میکنند که Bt در طی هضم در بدن انسان از بین میرود اما امروزه دیده شده است که سم حاصل از Bt در دستگاه گردش خون انسانها دیده شده است.
و یا در مورد پنبه و سم Bt همانطور که برای کرمها، هزارپایان، زنبورها و پروانه ها مضر است، قطعاً برای سایر موجودات نیز مضر است. چنانچه در یکی از مناطق کشت پنبه دستکاری شده ژنتیک Bt در هندوستان، مرگ مشکوک تعداد 1800 عدد از انواع حیوانات در اطراف مزارع گزارش شد. دولت محلی پس از کالبد شکافی حیوانات، تخریب کامل معده این حیوانات را گزارش نمود.
اگر به پتنت کمپانی تولید کننده سم Bt دقت کنید، مشاهده خواهید کرد که در مورد Bt ادعا شده «یک سم اختصاصی با دز بالا!!» اما این سم به هیچ وجه اختصاصی عمل نمی کند. مطالعات نشان داده است که با مصرف Bt موجودات زنده خاک و حشرات گرده افشان نظیر پروانه ها و زنبورها از بین خواهد رفت.و حاصل یک کشت پر محصول برای کشاورز نابودی محیط زیست و حشرات همزیست و طبیعت میشود.
جالب است بدانید که در اکثر کشورهای دنیا که پروتکل "کارتاهنا "را امضا کردهاند، موضوع درصدگذاری و برچسبگذاری روی محصولات تراریخته یکی از الزامات محسوب میشود.در کشور آمریکا نیز تا سال 2016 برچسبگذاری روی محصولات ممنوع بوده اما در حال حاضر برچسبگذاری محصولات تراریخته انجام میگیرد البته اتحادیه اروپا برچسبگذاری را از سال 2000 انجام داده و این بنابر قوانین و پروتکل کارتاهنا بوده است.
متسفانه شاهدیم جریان و چهرههایی به سنگر واردات تراریختهها تغییر کاربری دادهاند! که این امر موجب واردات سالانه 5 میلیارد دلار کالای مصرفی تراریخته از امریکا و حیات خلوتهای آن به مقصد ایران شده است !!
حقیقت این است که از ابتدا عدهای انگشتشمار دانشمند نما، تولید را مستمسک قرار داده بودند تا مسیر پرسود تجارت محصولات تراریخته شامل واردات محصول، بذر، علفکشها و سایر نهادههای مرتبط با محصولات دستکاریشده ژنتیکی را برای خود و همکاران فرصت طلب هموار کنند
بنابراین ابتدا بحث تراریختهها مطرح نیست، بلکه سوءمدیریتی که در بازه زمانی سه دهه اخیر سیاستگذاران کشاورزی، اولویتهای کشاورزی را نتوانستند مدیریت کنند و ما وابستگی شدیدتری به واردات نهادههای دامی و دانههای روغنی یافتیم؛ حال آیا وقت آن نرسیده که این چرخه معیوب مدیریت شود؟
اگر ضرورتی بر واردات داریم چرا باید محصولات مناقشهبرانگیز تراریخته وارد کشور شود در حالی که بیش از 70 درصد ذرت و کلزایی که در دنیا تولید میشود طبیعی و غیر تراریخته است؛ چرا واردکنندگان ما با بهرهگیری از ارز مبادلهای و حمایتهای دولتی همیشه به کشورهای حیات خلوت امریکا مثل آرژانتین و برزیل و از شرکت های تجاری بدون مجوز حتی در کشور خودشان به ایران هدایت میشوند و دنبال محصولات شبهناک تراریخته میگردند؟
تراریختگی در پزشکی، کشاورزی و دامپروری کاربرد دارد و بسیاری از داروهای نوترکیب و واکسنهای نوترکیب مفید با بهرهگیری از تکنولوژی تراریخته تولید میشود.
پس ما مخالف علم و فناوری تراریخته نیستیم بلکه منتقد آن هستیم. ولی نه در مواردی با تاثیرات مستقیم بر سلامت انسانها باشد !!!
و یا بذر برنج تراریخته را بدون اینکه کشاورز از محتوای علمی و فنی مداخلات انجام شده در آن را بداند، با عنوان بذر مرغوب به کشاورز برای کشت برنج میدهند و کشاورز هم غافل از اینکه چه چیزی میکارد، اقدام به کشت برنج تراریخته میکند. آیا این کار منطبق با قوانین کشور، امنیت ملی، امنیت غذایی و سلامت مردم و محیط طبیعی است؟ آیا امکان انتقال ژن از این بذر به مزارع سنتی و طبیعی ما وجود ندارد؟ آیا آفات مقاوم نخواهند شد؟ آیا اکوسیستم منطقه دچار آسیب نمیشود؟
دلیل اصلی استفاده کشاورز از این بذر ها مقاومت و بالایی تولید محصولات نهایی است که دلیل مقاومت این گیاه به آفات بدلیل وجود داشتن سم مربوطه آن در ساختمان ژنوتیپی آن است که در فرایندهای تقسیم و رشد گیاه بطور طبیعب تمامی موارد اضافه شده به آن نیز تکثیر میشود و بطور مستقیم در گیاه وجود دارد !!
48 % از برنج های متداول در بازار ایران برنج تراریخته ژنتیکی می باشند،درحالی که هیچ یک از نمونه های مورد آزمایش دارای برچسب گذاری در این رابطه نبودند، در حالی که مردم از این موضوع اطلاع ندارند و دارند این برنج ها را مصرف می کنند این برنج ها چیست داخلی یا وارداتی؟ خیلی اوقات مردم مقصر نیست در انتخاب این موارد بلکه سازمانهای به ظار سلامت داپوست همیاران خوبی برای مافیا های وارداتی هستند نه همیاران مردم !!
دلیل استقبال کشور ما از این بذرها برای کاشت صرفا افزایش تولید و نیز مقاومت در برابر افات هست بطوری که مثلا از هر هکتار مزرعه گوجه فرنگی چیزی حدود 60 تن گوجه با بذرهای رایج برداشت میشود ولی با بذرهای تراریخته وارداتی عملکرد گوجه فرنگی در هر هکتار بالای 140 تن هست و مسلما کشاورزی که هیچ حماتنی از او نمیشود بدنبال حداکثر بهره وری است و البته اطلاعی از دلیل مقاومت این بذر به آفات دارد چرا که در خود گیاه یک سم در ساختار تکثیر خود گیاه همواره تولید میشود و هیچگاه به بیماری دچار نخواهد شد ....
بذر هیبرید با بذر های اصلاح شده یکی نیستند !!
بذر F1 چیست ؟؟
بذرهای هیبرید الزاما بر خلاف ترا تریخته ها مشکلات اخلاقی و زیست محیطی ندارند بلکه حاصل انتخاب نسلهای قوی بر مبنای صفات مطلوب ما بوده اند .
بذرهای اصلاح شده همان کار مندل است ک در مدتها پیش بر روی نخود فرنگی انجام داد و از هر نسل بهترین گونه را جدا سازی میکرد و اینکار را تا نسلهای متمادی ادامه میداد تا به خالص بودن کامل برای ان گونه دست یابد .پس از ان بذرهای جدید با کیفیت دلخواه قابل بهره برداری اند ....
تکنولوژی تولید بذرهای هیبرید در واقع تلاقی دو والد متفاوت ولی کاملا خالص از نظر ژنتیکی است که موجب پیدایش پدیده ی هیبریدی یا هتروزیس میشود که نتیجه آن ایجاد پیدایش صفات زایشی و رویشی فوق العاده بالاتر نسبت به والد را دارد موجب بهره برداری اقتصادی این نسل برای کاشت بخصوص در محیط های گلخانه برای تولید سرعتمند و با کیفیت در محصول میشود .ولی برای نسل های بعد این اتفاق رخ نخواهد داد پس نسل های اینده برای کاشت این گیاهانویژگیهای متفاوتی خواهند بود.این اتفاق موجب تدوام واردات این محصولات را برای کشور دارد.و ما را یک مصرف کننده فاقد قدرت تولید کندگی میکند.
برای ایجاد این نوع از محصولات هیبرید میباست نتایج متمادی نسلهای پیشین را بطور خالص کشت داد این نسل با توجه به صفات مورد نظر انتخواب میشوند و تا خالص سازی کامل گونه ادامه میابد حال اگر لینه های والدی پایه های پدری و مادری همگی لینه خالص باشند نتایج F1 همگی مشابه یکدیگر با صفات مطلوب میشوند.
این نسل بیشترین مقاومت را در برابر خشکی ،تنش و آفات داشته در برابر آن بیشترین و پر بازده ترین محصول را عین کیفیت را دارد.در نسل بعد یعنی F2 تفکیک صورت میگیرد و باید این فرایند حداقل در 12 نسل ادامه یابد تا به محصول خالص برسیم...این فرآیند باید سالیان متوالیو در چندین نسل تکرار شوند.عدم انجام کاهای ابتدایی در ایران موجب مصرف گرایی شده.
فرایندی که تولید داخلی آن گردش مال 1500 میلیارد دلاری را به جهت وابستگی کلی محصولات به خریدهای دائمی به ارمغان خواهد اورد./
این در حالی است ک این نوع بذر ها و پیاز ها بطور 100% وارداتی بوده و هیچ تولیدی در کشور وجود ندارد./
کار تولید کنندگان ما در گلهای خاص زینتی مثل ارکیده -بنت قنسول و خیلی های دیگر بصورت نشاء در قالب (جی فی) وارد و تولید کنندگان ما فقط زحمت کاشت آن در گلدان را میکشند .
گلهایی که در بازار ارزشی برابر حداقل ده گلدان زینتی تولید شده در ایران را به اضای هر قلمه دارند !!
تمامی این موارد بخاظر تکنولوژی های high tech هست که از تولید کودهای ریز مغزی تا آهن و پیاز گل پایه ها نشاءگل رز بازارهای دست اول دنیا در دست خود گرفته اند .در حالی ک تولید گل رز در کشورهایی مانند: هلند ،کلمبیا و چین و چند کشور اروپایی دیگر تقریبا بازار تجاری این گل را تسخیر کرده اند. در این طرح هدف تولید گل شاخه بریده رز و رسانیدن به بازارهای مصرف داخلی و به ویژه خارجی است.و کشور ما وارد کننده همه نوع تکنولوژی جدید و مصرف گرایی است .
امتحانی که ما برای آنها موش آزمایشگاهی برای اثرات آنها برای نسلهای آتی هستیم ...